زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

هبه کودک





هبه عقدی است که به مقتضای آن فردی عین مال خود را رایگان به‌طور منجّز و بدون این که قصد قربت داشته باشد به دیگری تملیک می‌نماید.
طبق دیدگاه مشهور فقها هبه دادن توسط کودک ممیّز صحیح نیست، زیرا در واهب بلوغ شرط است و باید اهلیّت در تصرّف نسبت به اموال خود را داشته باشد و کودک این چنین نیست. اما در رابطه با قبول هبه توسط کودک باید گفت اگر با اذن ولی انجام شود بر طبق این نظر که تصرّفات کودک با اذن ولی صحیح است، قبول هبه وی نیز صحیح می‌باشد.


۱ - تعریف لغوی



هبه در لغت از «وَهَبَ یهَبُ» به معنی بخشش و تملیک بلاعوض است.

۲ - تعریف اصطلاحی



در اصطلاح فقهی آن را به بخشش و تملیک مجانی و بلاعوض تعریف نموده‌اند. محقق حلی در این‌باره می‌نویسد: هبه عقدی است که به مقتضای آن فردی عین مال خود را رایگان به‌طور منجّز و بدون این که قصد قربت داشته باشد به‌دیگری تملیک می‌نماید. عبارت برخی از فقها نیز نزدیک به‌همین مضمون می‌باشد.
باید دانست که هبه در اصطلاح فقهای امامیه در دو معنی بکار می‌رود.
الف: هبه به معنای عام و مقصود از آن تملیک مال بدون عوض می‌باشد. هبه در معنی مزبور مترادف با کلمه عطیه است و شامل هدیه، جایزه، نحله، صدقه و وقف می‌باشد.
ب: هبه به معنی خاص و آن عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به دیگری به‌طور رایگانً تملیک می‌کند.

۳ - تعریف حقوقی



ماده ۷۹۵ قانون مدنی نیز هبه را همین‌گونه تعریف کرده است. به هر صورت تملیک کننده را «واهب» طرف دیگر که به او بخشش می‌شود را «متّهب» و مالی را که مورد هبه قرار می‌گیرد را «عین موهوبه» نامند.

۴ - هبه دادن کودک



آیا کودک ممیّز می‌تواند واهب باشد و مال خود را به دیگری ببخشد؟ در این‌باره دو دیدگاه مطرح است.
الف‌: شیخ طوسی و برخی دیگر از فقها آن را جایز دانسته‌اند. مستند این دیدگاه، بعضی از روایات است، مانند این که در حدیث موثّق، امام باقر (علیه‌السّلام) فرموده است: وقتی کودک ده ساله شد جایز است در اموال خود تصرّف کند ... به این‌که صدقه دهد یا در امور معروف (خیر) و حق وصیّت نماید، این امور جایز است. قال: «اِذا اَتَی عَلَی الغُلامِ عَشرُ سِنِینَ فَاِنَّهُ یَجُوزُ لَهُ فِی‌مَالِهِ مَااعتَقَ اوْ تَصَدَّقَ اوْ اوصَیٰ عَلیٰ حَدِ مَعرُوفٍ و حَقٍّ فَهُوَ جَائِزٌ». و روایات دیگر. بنابراین که واژه صدقه، هبه را نیز شامل می‌گردد، ولی ظاهراً چنین دلالتی ندارد، زیرا هبه اعم از صدقه می‌باشد و نمی‌توان اعم را با اخص ثابت نمود.
[۱۹] ر. ک: جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۶، ص۳۹۷.


ب‌: دیدگاهی که مشهور فقها آن را پذیرفته‌اند، عدم صحّت است، زیرا در واهب بلوغ شرط است و باید اهلیّت در تصرّف نسبت به اموال خود را داشته باشد و کودک این چنین نیست.

۵ - قبول هبه توسط کودک



هم‌چنین در این‌که آیا کودک ممیّز می‌تواند موهوب له قرار گیرد و هبه را قبول نماید، دو نظر مطرح است. شیخ طوسی و برخی دیگر آن را جایز می‌دانند و بعضی همانند هبه کودک آن را جایز ندانسته‌اند، زیرا کلام کودک بی‌اثر است، بنابراین نمی‌تواند حتی برای خود قبول هبه نماید.

به‌نظر می‌رسد اثبات بی‌تاثیر بودن کلام کودک ممیّز در موردی که به نفع خود اقدام می‌نماید و فعل او موجب ضرر نمی‌باشد (مانند قبول هبه غیر معوّض) بسیار مشکل است. به‌عبارت دیگر، از ادلّه‌ای که دلالت بر محجوریت کودک و منع وی از تصرّف در اموال خود و دیگران دارد استفاده می‌شود، تشریع این حکم به این جهت است که تصرّفات کودک موجب ضرر بر وی نباشد. بنابراین موردی که دربردارنده ضرر نیست، مثل قبول هبه غیرمعوّض شامل آن ادلّه نمی‌گردد و دست کم تردید پیدا می‌شود که آیا قبول هبه توسط کودک مشمول ادلّه منع تصرفات وی قرار می‌گیرد یا خیر، و اصل عدم آن است، در نتیجه حکم به جواز قبول هبه غیرمعوّض توسط کودک می‌شود.
آن‌چه گفته شد مربوط به موردی است که کودک به‌طور مستقل و بدون اذن ولی، هبه را قبول کند، اما اگر با اذن انجام شود بر طبق این نظر که تصرّفات کودک با اذن ولی صحیح است، قبول هبه وی نیز صحیح می‌باشد و ادلّه‌ای که برای صحت بیع کودک با اذن ولی اقامه شده است، این مدعی را نیز اثبات می‌نماید، چنان‌که برخی از فقها به این مساله تصریح نموده‌اند.

۶ - دیدگاه حقوق مدنی



طبق ماده ۷۹۶ قانون مدنی واهب باید برای معامله و تصرّف در مال خود اهلیت داشته باشد، هم‌چنین متهب که هبه را قبول می‌نماید، باید عبارات و قصد او دارای اعتبار قانونی باشد، بنابراین صغیر غیرممیّز و مجنون نمی‌تواند متهب قرار گیرد، لیکن صغیر ممیّز و سفیه می‌توانند قصد انشاء بنمایند و عبارات و الفاظ آن دارای اعتبار قانونی می‌باشد و از طرفی چون در هبه غیرمعوّض هیچ‌گونه تصرفی متّهب در اموال خود نمی‌نماید، طبق صریح ماده ۱۲۱۲ و ۱۲۱۴ قانون مدنی صغیر ممیّز و سفیه می‌توانند قبول هبه بلاعوض کنند. امّا در صورتی که در هبه شرط عوض شود و متهب در مقابل هبه تملیک مالی را بنماید و یا تعهد به دادن مالی داشته باشد، چون در قبول، تصرّف در اموال خود می‌نماید، از‌این‌رو باید بالغ و رشید باشد، بدین‌جهت صغیر ممیّز و سفیه نمی‌توانند قبول هبه معوّض بنمایند.
[۳۵] امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۲، ص۴۷۲.


۷ - پانویس


 
۱. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ج۵، ص۲۳۱.    
۲. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۵۷.    
۳. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۲، ص۲۸۵.    
۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، تکمله العروة الوثقی، ج۱، ص۱۵۹.    
۵. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۶۱.    
۶. اصفهانی، ابوالحسن، وسیلة النجاة مع تعلیقات امام خمینی، ص۵۲۳.    
۷. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذّب الاحکام، ج۲۱، ص۲۵۵.    
۸. ر. ک:بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۲، ص۲۹۶.    
۹. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۱۰، ص۲۰۳-۲۰۴.    
۱۰. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۲، ص۲۸۵.    
۱۱. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۶۱.    
۱۲. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة کتاب المضاربة... و الهبة، ص۴۶۹.    
۱۳. طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۶۱۱.    
۱۴. ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج۲، ص۱۱۹.    
۱۵. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۳۶۲، باب ۴۴ من ابواب احکام الوصایا، ح۴.    
۱۶. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۳۶۱-۳۶۲ باب ۴۴ من ابواب احکام الوصایا، ح ۲-۳.    
۱۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۳۶۲-۳۶۳ باب ۴۴ من ابواب احکام الوصایا، ح ۵-۶.    
۱۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۳۶۳ باب ۴۴ من ابواب احکام الوصایا، ح۸.    
۱۹. ر. ک: جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۶، ص۳۹۷.
۲۰. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۴۰۵.    
۲۱. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۵۷.    
۲۲. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۲، ص۲۸۵.    
۲۳. محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۹، ص۱۳۷.    
۲۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۶، ص۲۴۱.    
۲۵. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۶۱.    
۲۶. طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۶۱۱.    
۲۷. ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج۲، ص۱۱۹.    
۲۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۴۰۵.    
۲۹. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۲، ص۲۸۵.    
۳۰. محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۹، ص۱۳۷.    
۳۱. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۶، ص۲۴۱.    
۳۲. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۶۱.    
۳۳. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۵۸.    
۳۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیة، ج۳، ص۲۷۸.    
۳۵. امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۲، ص۴۷۲.


۸ - منبع



انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۲۲۵-۲۸۱، برگرفته از بخش «فصل سیزدهم تصرفات کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۲/۸.    


رده‌های این صفحه : حقوق کودکان | فقه کودک | هبه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.